ܓ✿ راهی که زیر پاست، راهی دوباره بودܓ✿

ادامه "خرمالـــوی یاد" بلاگفا...

ܓ✿ راهی که زیر پاست، راهی دوباره بودܓ✿

ادامه "خرمالـــوی یاد" بلاگفا...

دادو


سنجش ...

پسر کوچکی وارد داروخانه شدکارتنی را به سمت تلفن هل داد. روی کارتن رفت تا دستش  به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره ای هفت رقمی.
مسئول داروخانه متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش داد.


پسرک پرسید: " خانم می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن ها را به من بسپارید؟ "
زن پاسخ داد: " کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد. "
پسرک گفت: " خانم من این کار را نصف قیمتی که او می گیرد انجام خواهم داد. " 

زن در جوابش گفت: " از کار این فرد کاملا راضی ام. "

پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد: " من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برای تان جارو می کنم در این صورت شما در یکشنبه زیبا ترین چمن را در کل شهر خواهید داشت. " 
مجددا زن پاسخ منفی داد.
پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت گوشی را گذاشت.


مسئول داروخانه که به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: " پسر از رفتارت خوشم می آید، به خاطر این که روحیه ی خاص و خوبی داری،دوست دارم کاری به تو پیشنهاد بدهم."

پسر جوان جواب داد: " نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم را می سنجیدم،‌من همان کسی هستم که برای این خانم کار می کند. "

 


 

پ ن : خداییش کاردرستی رو می بینین؟

پ ن : تعطیلات است و منم تعطیل

پ ن : شماره موبایل خواهرزاده ام را می گیرم ترانه "فاصله ها"ست. ایضا گوشی مادرش – ظاهرا فاصله سلیقه نسل ها کم شده است

پ ن : برنامه تلویزیونی مشاعره را چندشبی است می بینم از شبکه آموزش! هدف آموزشی اش چیست یا دلیل پخش از این شبکه را، نمی دانم . هرچه هست سرگرمی جالبیست تازه مسابقه هم دارد البته ارسال جواب از طریق پست راستکی ( نامه و تمبر) است

 


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.