ܓ✿ راهی که زیر پاست، راهی دوباره بودܓ✿

ادامه "خرمالـــوی یاد" بلاگفا...

ܓ✿ راهی که زیر پاست، راهی دوباره بودܓ✿

ادامه "خرمالـــوی یاد" بلاگفا...

از آرشیو

سلام


 ۱

فتح نصر!!

 سال ۷۶بود.....صبح زود با هیجان ازخواب پاشدم.. با دو تا از دوستام که از قبل قرار گذاشته بودیم رفتیم برای گرفتن کارت ورود به جلسه...هوا هم گرم...یه صف خیلی طولانی دم دردانشگاه بود...گوشم هم هنوز دردمیکرد (ازدو سه هفته پیش بعد ازیه سرماخوردگی جفت گوشام گرفته بود ودرست وحسابی نمیشنیدم... رفتم گوشهامو هم شستم ولی فایده نداشت٬دکتر گفته بود باید یه دوره انتی بیوتیک بخورم)...خلاصه...  ادامه مطلب ...