ܓ✿ راهی که زیر پاست، راهی دوباره بودܓ✿

ادامه "خرمالـــوی یاد" بلاگفا...

ܓ✿ راهی که زیر پاست، راهی دوباره بودܓ✿

ادامه "خرمالـــوی یاد" بلاگفا...

یک دوست خوب را با هر دو دستت نگاهدار


  سلام


مختلف نوشت: در طول عمـرِ من و هم سن و سالهایم خیلی چیزها! اومد به بازار. تلویزیون رنگی...موبایل... رایانه... عابربانک و ...

شاید استفاده روزانه از این همه امکانات رفاهی، برامون عادی شده باشه. منتهی شُـکـر که هست...


.

.

.

مثل همین طلوع و غروب خورشید! یه وقتهایی که دیدنش همینجوری نصیبت میشه، متوجه میشی عجب تماشاییه ها

... و دریافت پیامک وقت واریز پول به حساب بانکی ات؛ چقــــــــــدر رضایتبخش می تونه باشه



مورد اول: چندوقت پیش پیامکی متوجه شدم مبلغی به حسابم واریز شده با اینکه نابهنگام بود منتهی چون حدودا برابر مبلغی بود که به خواهرزاده قرض داده بودم پیگیرش نشدم تا متوجه شدم خواهرزاده بی خبره!... برعکس، منم در استراحت خانگی به سر می بردم بابت سرماخوردگی تابستانی! تلفنی از بانک جویا شدم، از واریز کننده نامی نداشت جز شماره کارت ...بلاخره با یه عملیات صوری انتقال وجه، متوجه نام این عزیز واریزکننده شدم ... یکی از رفقا محبت کرده و این مبلغ را به حسابم واریز کرده بود و چه بجـــا... چون خیلی اتفاقی /به قول مادر قضا و بلا/ عینکم در این آفتاب شدید تموزی افتاد و شکست.

الان می توانم بروم عینک آفتابی نو بخرم. متشکرم رفیق


مورد دوم: امروز با گرامی مادر، بیرون قرار داشتم و هوا هم گرم و منم کمی دیر آماده شده و نگران معطلی ایشان بودم و ناغافل گوشی موبایلم را خونه جا گذاشتم ... پس از انجام کار و صرف ناهار، برگشتم ... دیدم بَه بَه باز هم پیامک خوش خبر، گزارش واریز پول به حسابم بعلاوه پیامکی از دوستِ دست و دلبازِ واریزکننده وجه. بسی بسیار زیاد متشکرم.



 راستی اینجا رو دیدین؟ می تونین همطاف یلنیز رو سرچ کنین، اینقَدَر بامـــزه میاد

و

عنوان این پست هم یک ضرب المثل افریقایی است گویا

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.