ܓ✿ راهی که زیر پاست، راهی دوباره بودܓ✿

ادامه "خرمالـــوی یاد" بلاگفا...

ܓ✿ راهی که زیر پاست، راهی دوباره بودܓ✿

ادامه "خرمالـــوی یاد" بلاگفا...

تولد... مرگ

سلام

امروز مادرکم ناهار مفصلی آماده کرده بودن حتی برای خودشون یه کیف دستی قابل شستشو خریدن آخه امروز روز تولدشونه و حالا من نصف مادرکم هستم از لحاظ عمر

.

.  

پنجم دى ۱۳۸۲ : زلزله بم چند هزارتن از هموطنانمان را زیر آوار برد

از جمله دوست و هم کلاسی عزیزم که یه سفر با مادر مهمان او و خانواده اش بودیم

.

رضا رفیع زاده یادت گرامی

 

 پس نوشت:

امروز فهمیدم ... فرصت ها چقدر کوتاهند و .... آدمها چه زود خاطره می شوند .... کاش ... کاش
خاطره ها ... زود فراموش نشوند ... 


پس تر نوشت:

بود راحت به مقدار سکون،بنگر مراتب را    

            دویدن،رفتن،استادن،نشستن،خفتن و مردن


آخر نوشت: او باقی است

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.