ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
این ماجرا واقعیست!؟
مثل روزهای قبل رفتم حیاط دانشگاه قسمت زیرزمین نمازخانه، درش بسته بود! یک اعلامیه کوچک دیدم
" محل آزمون به اتاق 112 منتقل شد"
برگشتم ساختمان اصلی، با عجله شماره کوچک بالای درها را چک می کردم تا رسیدم به اتاق112، آزمون شروع شده بود راس ساعت 10، خلاف ساعت های قبلی این یکی نیم نداشت به هرحال چنددقیقه یی بیشتر نگذشته بود.
رفتم سمت ممتحن
ممتحن: مجازی هستی یا نیمه حضوری؟
من: مجازی
ممتحن: چی داری؟ ( امتحان)
من: ... [ذهن خالی]
ممتحن: معارف؟ زبان فارسی ؟ روانشنا...
من: [خوشحال از یادآوری] زبان فارسی
ممتحن برگه های پاسخنامه و سوالها را تحویلم داد. در اولین صندلی خالی نشستم .
سوالات آسان بود... پس از من خانمی دیگر وارد کلاس شد و سریع رفت سراغ ممتحن، او هم در جواب سوال دوم ممتحن مثل من دچار فراموشی شد و باز با کمک اسامی آزمونها، یادش آمد چه امتحانی دارد!
و
باز هم خانمی دیگر، این یکی حتی در جواب سوال اول ممتحن ساکت ماند تا اینکه با گفتن نامش، ممتحن برگه های آزمونش را تحویل داد و نفرچهارم یک آقا...
.
.
.
در 20 دقیقه، 24 سوال تستی و 2 سوال تشریحی را پاسخ دادم. و در تمام مدت به این فکر می کردم که مرا چه شده بود؟ چــــرا؟ پرسش ممتحن ایراد داشت؟ یا اشکال از تغییر مکان بود؟ و یا ...
.
سلام
گویا در قدیم، پول به صورت امروز رایج نبود؛ تنها سکه ـ آنهم از جنس طلا و نقره ـ رواج داشت. پول پشتوانهای نداشت و ارزشش همراه آن بود. اگر یک سکه به چند تکه تقسیم میشد، به اندازه وزنش ارزش داشت. سکهها در محلهای گوناگون ضرب میشدند و عیار آنها با هم متفاوت بود یا بعضی افراد عیار آن را تغییر میدادند؛ ازاینرو برای دانستن ارزش واقعی سکه، باید به اشخاصی مراجعه میشد که در این زمینه تخصص داشتند. به این کار «نقد»یا «نقد کردن» میگفتند.
امروزه این کلمه (نقد) را برای سنجیدن آثار ادبی، هنری، علمی و .... به کار میبرند؛ پس انتقاد یا نقد، بررسی یک اثر و سنجش آن است و به معنای عیبجویی نیست؛ بلکه بدین معناست که خوبیها و بدیهای یک اثر را با رعایت اصول «نقد» یا «انتقاد» کنیم.
برای نقد و انتقاد درست توجه به نکات زیر ضرورت دارد:
1. پرهیز از پیشداوری:
تا اثری را نخواندهایم، درباره آن قضاوت نکنیم و به گفته دیگران اعتماد نکنیم. باید اول یک اثر را خوب مطالعه کنیم و خوب مقصود نویسنده را بفهمیم؛ سپس درباره آن داوری کنیم. اگر شنیدههای ما، ما را تحت تأثیر قرار داده است، باید اول خود را از این ذهنیت رها سازیم.
2. توجه به معیارهای خاص هر موضوع:
کسی که میخواهد اثری را نقد کند، لازم است که خود از آن دانش و موضوع آگاهی داشته باشد. اگر بخواهیم ارزش علمی یک کتاب ریاضی را بررسی کنیم، راهی جز این نداریم که این کار را با کمک اصطلاحات و فرمولهای مخصوص ریاضی انجام دهیم؛ بنابراین برای انتقاد از موضوعات علمی و غیره، انتقاد کننده باید خود به قوانین آن علم یا فن آشنا باشد؛ وگرنه اظهار نظر درست امکانپذیر نیست.
3. رعایت امانت در نقل قول:
در یک نوشته انتقادی هرگاه به نکتهای خاص از یک کتاب اشاره میشود، باید عین آن مطلب را بدون هر گونه دخل و تصرف با تعیین شماره صفحه بیاوریم تا خواننده بتواند در خصوص سخن نویسنده و انتقادی که شده است، داوری کند.
4. توجه به محتوا و لفظ:
برای بررسی و بحث درباره وضع یک نوشته، شایسته است که ابتدا آن را از جهت محتوا و سپس از نظر شیوه نگارش و لفظ ارزیابی کنیم.