-
بهانه
جمعه 4 تیر 1389 18:34
سلام گویا در قدیم، پول به صورت امروز رایج نبود؛ تنها سکه ـ آنهم از جنس طلا و نقره ـ رواج داشت. پول پشتوانهای نداشت و ارزشش همراه آن بود. اگر یک سکه به چند تکه تقسیم میشد، به اندازه وزنش ارزش داشت. سکهها در محلهای گوناگون ضرب میشدند و عیار آنها با هم متفاوت بود یا بعضی افراد عیار آن را تغییر میدادند؛ ازاینرو...
-
حرف دل= گرسنه ام
دوشنبه 31 خرداد 1389 20:29
قشنگ نوشت: زندگی بدون عشق مثل پیژامه بدون کش است تصمیم گرفت راه پولدار شدن را آسفالت کند. وقتی پول به صدا در میاد، خیلی ها خاموش می شوند. عاشق با تلسکوپ و حسود با میکروسکوپ به دنیا نگاه میکند. چون دل و دماغ نداشت در انظار ظاهر نمی شد. وقتی گفتم حرف دلت را بزن ، گفت گرسنه ام. برای اینکه دستش به دهانش برسد از قاشق کمک...
-
زیبایی!؟
جمعه 14 خرداد 1389 22:13
سلام به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روانپزشک پرسیدم: شما چطور میفهمید که یک بیمار روانى، نیاز به بسترى شدن در بیمارستان دارد یا نه؟ روانپزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب میکنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار میگذاریم و از او میخواهیم که وان را خالى کند. من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادى...
-
سلام ما به تو ای باران، سلام ما به تو ای دریا!
پنجشنبه 13 خرداد 1389 00:24
سلام کلاسیک! نوشت: زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود معاصر نوشت: آیا هرگز به کسی تلفن زده اید فقط به این خاطر که به او بگویید: دوست من، سلام؟ اینجوری نوشت: دل ریش خود را بدست سلمانی سپردم همه زلف محبوب خود را دوست دارند ولی نه در غذا برای اینکه حرفهای پختــه بزنم ، به کلاس...
-
شتر
شنبه 8 خرداد 1389 07:00
سلام 8 تا مثل اسپانیولی : مرد برای آسایش ،زن می گیرد و زن به خاطر کنجکاوی، شوهر می کند. انگلیسی : یک متر یک متر سخت است ولی یک سانت یک سانت مثل آب خوردن است. بوسنیایی : مرحله اول بلاهت آن است که خود را عاقل بدانیم. فارسی : صدقه، راه به خانه ی صاحبش می برد. فنلاندی : همیشه کمی بترس تا هرگز محتاج نشوی زیاد بترسی....
-
...
شنبه 8 خرداد 1389 06:56
مِهر خوبان، دل و دین از همه بی پروا برد رُخ شطرنج نبرد آنچه رُخ زیبا برد تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت از سَمَک تا به سَمایش، کشش لیلی برد من به سرچشمه خورشید، نه خود بردم راه ذرّه ای بودم و مهر تو مرا بالا برد من خس بی سر و پایم که به سیل افتادم او که می رفت، مرا هم به دل دریا برد جام صهبا ز کجا بود، مگر دست که...
-
روایتی ساده
چهارشنبه 5 خرداد 1389 23:59
شخصی به منصب عالی رسید. یکی از دوستان قدیمیش برای تهنیت نزد او رفت آن شخص تازه به منصب رسیده، اعتنایی به دوست قدیم خود نکرد و از وی پرسید: تو کیستی و به چه کار آمده ای؟ دوست او خجل شد و گفت: من فلان دوست قدیمی توام. چون شنیده ام به تازگی از هر دو چشم نابینا شده ای، برای تعزیت نزد تو آمده ام و اکنون می بینم قضیه ی...
-
آن ور آبی هـــا
چهارشنبه 29 اردیبهشت 1389 19:14
سلام از یه گورخری پرسیدم: تو سیاهی با راه راهِ سفید، یا سفیدی با راه راهِ سیاه ؟ بعد گورخره ازم پرسید : " ببینم تو خودت خوبی ، با خلق و خوی بد ؟ یا بدی با خلق و خوی خوب ؟ اصولا شلوغی و گاهی وقت ها آرومی ؟ یا آرومی و گاهی وقت ها شلوغی ؟ معمولا شاد هستی و بعضی روزها غمگین میشی ؟ یا غمگینی و بعضی روزها شاد میشی ؟...
-
فردا چه خبر؟
دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 00:13
سلام مازین جهان از پی دلدار می رویم با شوق دیدار حیدر کرار می رویم درب بهشت گرنگشایند به روی ما ما مشهدی هستیم و از روی دیوار می رویم . گاهی چنان درگیر می شویم که از علایق و سرگرمی های خود فراموشمان می شود ؛ والا امروز خواهرزاده ام در آزمون استخدامی آموزش پرورش ثبت نام شد-توسط خودم- عصری که دیدمش همراهش شماره یی از...
-
سه کلام حرف حساب
سهشنبه 14 اردیبهشت 1389 06:50
سلام کلام ۱ "من دارم یاد می گیرم که در جهانی که ۶ میلیارد نفر جمعیت دارد قطعاْ صدها هزار فرهنگ و مذهب و دیدگاه و نگرش هم وجود دارد و درمیان این صدها هزار نگرش لزوماْ نگرش بنده بهترین و برترین و تنها معیار قضاوت نیست! این اصل ساده ای است که اجرای آن دشوار است.هرکس می گوید نه، تمرین کند. یادتان باشد برای تمرین کردن...
-
ملا و گدایی
دوشنبه 23 فروردین 1389 22:14
سلام گزارش 20:30 امشب اذیتم کرد گزارشگر، خوشحال که گدای عصبی مزاج را تعقیب کرده و با مردم درباره تکدی گری و زشتی این عمل مصاحبه می کرده، وای ناراحتم جمله یی که اغلب مردم می گفتند "اینا معتادند" حالم از این جمله کلیشه یی به هم می خورد من این معتاد که به خودش تکونی می ده و ساعتها زیر آفتاب دست دراز می کنه یا...
-
با خوبی ها و بدی ها، هرآنچه که بود
جمعه 28 اسفند 1388 00:00
باز نوروز سعید مژده ی سال جدید عیدی و خنده و گل آرزوهای سپید ... باز هفت سین سرور ماهی و تنگ بلور سکه و سبزه و آب نرگس و جام شراب ... باز زیبایی عید قصه ی مهر و امید باد و باران بهار عشق و مجنونی بید ... باز بلبل نغمه خوان آسمان رنگین کمان دشت سرشار از غرور قلب تابشگاه نور ... باز رقص دود عود شادی و جشن و سرود بوی...
-
پیرمردان دوست داشتنی زندگی ما
شنبه 8 اسفند 1388 06:10
من در سالهای نوجوانی با رادیو مانوس تر بودم آن وقتها "صبح جمعه با رادیو" یکی از برنامه هایی بود که شنونده دائمی اش بودم و یکی از شخصیت های محبوب روز هم، دست و دل باز بود که مرحوم نوذری اجرا می کرد. یادش بخیر چقدر بابت حرفها و رفتارش می خندیدیم آن موقع با اینکه بابا جوانتر! از الان بودند خساستشون برای ما رنج...
-
شباهت نژادی
چهارشنبه 21 بهمن 1388 22:29
به نظرتون ما ایرانی ها شبیه هم هستیم؟ . اصالت تاریخ چندهزارساله مذهب مهمان نوازی!!!؟ اینا چیه؟ منظور من از نظر ریخت و قیافه است. آیا ما ایرانی ها از نظر ظاهر شبیه هم هستیم؟ . . . "... بهش میگم آیا منو با کسی اشتباه گرفتن؟! اون عکس اولی رو بهم نشون میده! عکس یک دختر مو کوتاهه با ابروها و عینکی شبیه من و دماغ و لب...
-
کمی فانتزی شده
سهشنبه 20 بهمن 1388 21:41
سلام شما هم دیده اید وقتی یک دانشجو می خواهد مدرک دکترای خود را بگیرد، یک لباس بلند مشکی به تن او می کنند و یک کلاه چهارگوش که از یک گوشه آن یک منگوله آویزان است بر سر او می گذارند و بعد او لوح فارغ التحصیلی را می خواند. شما می دانید این لباس و کلاه چیست؟ من نمی دانستم تا این مطلب را دیدم ... هنگامی که از یک اروپایی...
-
بلوار دستغیب
یکشنبه 18 بهمن 1388 23:54
سلام ای سنگ صبور تو صبوری یا مو* صبور؟ ای کاردک کج تو گواهِ دلَکُم! داستان سه خواهر و نفرین درویش و سنگ صبور و کاردک کج را شاید خراسانی ها – رشتخوار و تربت و اینا – بدانند بهرحال امشب هوای شهرم سرماسوز است و الان باد، سلطانی می کند!؟ در و پنجره های خانه ما هم برای جلوگیری از سرما مناسب نیست شیشه است و آهن و ۲۰ سال و...
-
زنانه نوشت
جمعه 16 بهمن 1388 16:00
سلام 1 "لا اکراه فی الدین" نه "لا اکراه فی الاحکام" کسی که اسلام را پذیرفت دین را پذیرفته و احکامش لازم الاجراست حجاب، حکم دینی است ... جامعه شناسان معتقدند تغییر فرهنگ حداقل 50 سال زمان می خواهد ما الان 31 سال گذراندیم با شرایط نامناسب ... انتظاری مناسبِ شرایطِ جامعه، داشته باشیم حقوق را خوب بدهیم...
-
خوشه3 صورتی افتخاری
جمعه 9 بهمن 1388 06:45
ا طلاعات سرپرست خانوار کد رهگیری: 0000000000 کد ملی: 09400000000 نام: این منم!این منم؟ نام خانوادگی: خودم بر اساس راستی آزمایی و مقایسه با سایر پایگاه های آماری خانوار شما در خوشه ی 3 قرار گرفته است . البته بر اساس اطلاعات اظهار شده توسط خانوار شما باز هم خانوارتان در همین خوشه قرار می گیرد . قبول دارم اعتراض دارم...
-
جهالت و تحول
جمعه 6 آذر 1388 08:07
سلام «لا تری الجاهلَ إلّا مُفــرِطاً أو مُفَــرّطاً» (جاهل را نبینی مگر در دو حال، یا در افراط است و یا در تفریط!) اتاقم کوچیکه یا دنیای من کوچیک شده!؟ شایدم بزرگ! که دیگه نشریه ستون آزاد و هفته نامه جیم و مجله موفقیت جاگیر شده برایم. خودمونیم ما آدمیزادها چرا اینجوری هستیم؟ کلی عکس می گیریم دونفری، گروهی، تکی، با...
-
اوج خلاقیت!؟
جمعه 3 مهر 1388 13:45
دسر نوشت: مداد های شکلاتی Çikolatali kalemler مواد : شکلات به میزان لازم در دو رنگ سفید وقهوه ای طرز تهیه : برای تهیه این مدادهای زیبا، شکلات را به روش بن ماری آب کرده و درون فویل آلومنیوم کمی تر شده پیچیده و بصورت مداد درآورده و در جای خنک گذاشته تا سفت شود سپس سر آنرا با یک مداد تراش مخصوص آشپزخانه که ضدعفونی شده...
-
به پاس دوستی و مهربانی تان
جمعه 6 شهریور 1388 23:32
سلام مریم خانم آقا پیمان علی آقا آیدین جان جناب شفیعی مطهر طلا محبوبه صدف جون سهیل خان نعنا خانم معصومه جونم خواستم با این یادداشت کوتاه، صرفا ذکری کرده باشم از ارزشمندی دوستی شما عزیزان بابت مهربانی و لطفتان سپاس ان شاءا... همواره از لذت زندگی با همه زیبایی هایش آنچنانکه شایسته تک تک شماست برخوردار باشید .
-
ای غافل کی این در بسته بود؟
سهشنبه 27 مرداد 1388 01:34
شعر نوشت: شعری از خانم " غاده السمان " شاعر سوری در کتاب "زنی عاشق در میان دوات" چیزی مسخره در دوستی ماست از من می خواهی که جامه ی کریستین دیور بر تن کنم و خود را به عطر شاهزاده ی موناکو عطر آگین سازم و دایره المعارف بریتانیکا را حفظ کنم و به موسیقی یوهان برامز گوش فرا دهم به شرط اینکه همانند مادر...
-
پ پ چ ف
چهارشنبه 21 مرداد 1388 22:05
سلام پرسش : آیا میدانید چرا ما ایرانیها به ذرت بو داده میگوییم یا می گفتیم "چُ... فیل" ؟ پاسخ : اولین ذرت بوداده ایی که در ایران به فروش میرسید محصول کارخانهی آقای "چُستر فیلد" بود. ما ایرانیها هم که در کوتاه کردن و از سر و ته اسمها زدن استادیم. مثلا به سلام می گیم سام ، به مشهدی می گوییم...
-
حاضرجوابی آنورآبی
سهشنبه 20 مرداد 1388 17:08
کمیسرلِسکو: اولین باری که خواستم مادر پدرت رو ببینم خیلی خوشحال بودم از ذوقم قُلکم رو شکستم و با پولش یه پیراهن مد روز طرح گل خریدم اونم وقتی منو دید گفت: مادربزرگمم مثل تو لباسای گل منگولی می پوشید سارا: * (متعجب خندان یا خندان متعجب) شما چی گفتین؟ کمیسرلِسکو: منم جواب دادم چون سلیقه خانوادگی تونو می دونستم این لباسو...
-
؟!
سهشنبه 6 مرداد 1388 22:17
آورده اند روزی میان یک ماده شتر و فرزندش گفت وگویی به شرح زیر صورت گرفت: بچه شتر: مادر جون چند تا سوال برام پیش آمده است. آیا می تونم ازت بپرسم؟ شتر مادر: حتما عزیزم. چیزی ناراحتت کرده است؟ بچه شتر: چرا ما کوهان داریم؟ شتر مادر: خوب پسرم. ما حیوانات صحرا هستیم. در کوهان آب و غذا ذخیره می کنیم تا در صحرا که چیزی پیدا...
-
آغاز خواستن کلی آرزو
پنجشنبه 4 تیر 1388 23:20
سَبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ المَلائِکة وَ الرُّوح سلام قبلا گفته بودم از هنر کلاژ لذت می برم استفاده از تکه های زیبا و چسباندنشان کنار هم گرگ سانان جدا آدم های جالبی اند البته تقلید هم چیز بدی نیست یکی از دوستان بلاگفایی به خودش مرخصی وبلاگی داده منم به خودم مرخصی می دم می خوام آدم شم می دونم سنگینه بهرحال برای آرامشم به...
-
املت (omelette)
جمعه 15 خرداد 1388 15:06
سلام گفته اند! فرانسویست تا دیروز نمی دانستم املت، بدون تخم مرغ هم می شه! همه جورش رو خوردم (املت ساده - املت گشنیز – املت اسفناج – املت سیب زمینی – املت گوجه فرنگی – املت قارچ – املت با سوسیس) . از برنامه آشپزی یکی از شبکه های تلویزیون یه هویی دانستم که می شه ( به گمونم شبکه ۳ بود ) حالا این شما و اینم املت پیاز و...
-
سلام الله علیها
پنجشنبه 7 خرداد 1388 05:10
فقط شبیه خودت هستی نه مثل ساره ای و مریم! نه مثل آسیه و حوا فقط شبیه خودت هستی! فقط شبیه خودت زهرا! اگر شبیه کسی باشی، شبیه نیمه شب قدری شبیه آیه تطهیری !شبیه سوره «اعطینا»! شناسنامه تو صبح است، پدر تبسم و مادر نور سلام ما به تو ای باران، سلام ما به تو ای دریا! کبود شعله ور آبی !سپیده طلعت مهتابی! به خون نشستن تو...
-
حکیم خانه بدوش
جمعه 1 خرداد 1388 08:06
صدرالمتألهین حکیم خانه به دوشی بود که به جرم آزادگی روح و فکر مجبور شد از پایتخت و پایتخت نشینان روی گرداند و به زندگی در روستایی دورافتاده و خالی از امکانات رفاهی بسنده نماید و خود را برای «انقطاع الی اللّه» آماده سازد. او خود در توجیه انتخاب این راه میگوید: «من وقتی دیدم زمانه با من سر دشمنی دارد و به پرورش اراذل...
-
فردوسی پرچمدار مفاخر ایران زمین
جمعه 25 اردیبهشت 1388 05:42
به دانش ز دانندگان راه جوی به گیتی بپوی و به هرکس بگوی ز هر دانشی چون سَخُن بشنوی زِ آموختن یکزمان نَغنَوی چو دیدار یابی به شاخ ِ سَخُن بدانی که دانش نیاید به بُن داشتم گفتگو خانم نامداری با آقای موحدفر دبیر بنیاد فردوسی را گوش می کردم خوشم آمد یادگرفته هایم را می نویسم فردوسی پرچمدار مفاخر و نامداران ماست هم به لحاظ...